خراسان یکی از قطبهای بسیار مهم قالیبافی ایران است و فرش خراسان در آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. شاید میزان این اهمیت را از نظر تعداد بافنده هایی که در مراکز متعدد قالیبافی این استان بکار بافندگی مشغولند بتوان درک نمود. قالیبافی خراسان در طول حیات یک هزار و پانصد ساله خود در زمان سلطنت شاهرخ میرزا (از سلسله تیموریان) یکی از شکوفاترین ادوار تاریخی خود را گذرانیده است.
در این زمان شهر هرات پایتخت این سلسله که شهر نقاشان و مینیاتوریست ها لقب یافته بود شهری فعال و متحول در کلیه زمینه های هنری از جمله قالیبافی بود.هرات که امروز جزء افغانستان است، در خراسان بزرگ قدیم، همواره مورد توجه بسیاری از سلاطین بوده و به عنوان پایتخت به شمار می آمده است.
قالیهای تولیدی در آن سامان نیز، همگی تحت عنوان هرات نامگذاری می شده، زیرا چنانکه هم اکنون نیز تا حدودی مصطلح و مرسوم است، در آن دوران هم تولیدات بخشهای مختلف یک استان را به نام مرکز آن استان می نامیدند. در این صورت بی ربط نخواهد بود اگر بگوئیم تولیدات اصلی در روستاها و آبادیهای بی شمار خراسان صورت می پذیرفته است.
تصاویر مینیاتوری مربوط به قرن پنجم، منصوب به قصر تیمور شاهرخ، در هرات وجود دارد که فرشهایی را با طرحهای شکسته و گردان نشان می دهد. بعلاوه فرشهای بزرگ دوره صفویه که اغلب منسوب به هرات می باشد جزو خراسان به شمار می رفته که طی قرن 19، بخشی از افغانستان شد.
به نظر می رسد قسمت اعظم بافته های نخستین ایران قدیم که به غرب صادر می شد از خراسان بوده است بویژه فرشهای باریک و دراز با نقشه هراتی و زمینه آبی رنگ.قالیبافی خراسان بعد از عصر صفویه رو به افول نهاد و بالاخره آخرین نشیب خود را در اوخر سلسله قاجاریه از سر گذرانید.
قالیبافی خراسان نیز حیات مجدد خود را به بازرگانان تبریزی مدیون است چه آنها با تأسیس کارگاههای متعدد قالی بافی و اعزام بافندگان تبریزی به این خطه موجبات رونق این حرفه قدیمی را در آن فراهم نمودند و طبعاً از آن زمان به بعد بود که طرحها و روش های بافت آذربایجان توسط این افراد که به خاطر علایق مذهبی و همچنین انگیزه های شغلی در شهر مقدس مشهد مجاور شده بودند در خراسان رواج گرفت.
قدیمی ترین قالی مجموعه آستان قدس رضوی ( اندازه این قالی بیش از 4 3 متر است که طرح زیبایی از اسلیمی شیوه زمان صفوی دارد. نقش ﺁن ساقه های گل، برگها و نگاره های مارپیچ می باشد که برخی از گلها با گلابتون نقره ای بافته شده است.
رنگ متن آن، قرمز لاکی است و حاشیه های آن آبی رنگ است.) نزدیک 160 سال پیش بافته شده است که سابقه قالیبافی مشهد نیز رقمی در همین حد، حدس زده می شود یعنی همان زمان که بازرگانان تبریزی برای گسترش صادرات قالی دست به تأسیس کارگاههای متمرکز در برخی از شهرها و روستاها و از جمله در مشهد زدند.
ساختار فرش خراسان
پشمی که در گره های فرش خراسان بکار رفته نرم و شفاف می باشد. این پشم در مقایسه با پشم هایی با کیفیت دیگر، ظاهراً تمایل بیشتری به فرسوده شدن دارد. هر چند که از اصل، پرزهای این قالی با ارتفاع متوسطی قیچی خورده اند ولی به نظر بسیار کوتاه می رسند.
این امر ناشی از ریسندگی پشمی است که از پشم چینی پائیزه بدست آمده است. پشم بطور ویژه ای حالت نرمی دارد، ولی الیاف آن بسیار کوتاه است. اگر بافندگان هنرمند محلی این پشم را ترجیح می دهند، اولاً به دلیل زیبا شناختی است و ثانیاً اجبار و تنگناهای محلی نیز حاکم است.
در واقع، به استثنای شهر مشهد، حلاجی این پشم ها توسط دست و کمان حلاج انجام می گیرد و اگر الیاف پشم بلند باشد (مثل الیاف پشم بهاره)، به دور زه کمان حلاجی می تابد و کار حلاج را دشوارتر می نماید.در فرش خراسان به فاصله 5 تا 7 رج گره چندین خطوط افقی می بینیم که کاملاً واضح اند و ناشی از بازی خاص پود می باشند. بطور معمول پود به صورت کشیده، پس از هر رج ازگره ها، یکبار از بین تارها عبور می کند.
گره هایی که در این قالی ها بکار برده می شوند از نوع فارسی باف (سنه) هستند و تراکم آنها از 800 تا 2000 گره در دسی متر مربع تغییر می کند. نخ های تار و پود معمولا پنبه ای هستند.
طرحهای رایج فرش خراسان
در قالی های بسیار زیبای خراسان مربوط به آخر قرن هیجدهم و قرن نوزدهم، نقشی چیرگی دارد که می توانیم آنرا نقش مرکزی بنامیم. مؤثرترین عناصر تزئینی نقش در مرکز قالی جمع می شوند و زمینه را که خالی می ماند، تبدیل به یک عنصر رنگی متضاد می کند.
معذالک، بین آخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، در کنار این قالی ها، قالی های دیگری نیز وجود دارد که نقش های تکراری آن، به گونه ای متجانس و مربوط به هم ، تمام سطح زمینه را می پوشانند. در سری اول، تعادل به دست آمده بین طرح ها و زمینه ها امکان داشتن یک حاشیه نسبتاً باریک را با دو یا پنج قاب فراهم می کند.
در سری دوم، لازم می آید که با ایجاد حاشیه بسیار عریضی که از چندین قاب تشکیل شده است (گاهی مواقع 15 قاب) تباین و تضادی به وجود آید. در اکثر موارد رنگ این قاب ها خرمایی هستند. بنابراین، عریض ترین حاشیه ای را که می توان در قالی مشرق زمین دید، در این قالی ها مشاهده می کنیم.
رنگ بندی
همه رنگهایی که در این قالی ها بکار رفته اند منشأ گیاهی دارند. قالی های این دوره دارای مایه ها رنگ های بسیار زیبا هستند که عبارتند از صورتی، قرمز، خرمایی روشن، آبی، سبز، زرد و سفید رنگ. زمینه قالیها، بخصوص قالی هایی که دارای تصاویری از هیاکل حیوانی و غیره هستند، آبی بسیار ملایم است. رنگ سیاه، از پوست گردو حاصل شده و آبی تیره را معمولاً برای مشخص نمودن طرح ها و برجسته نمودن آنها بکار می برند.
وضعیت فعلی
امروزه صرف نظر از کارگاههای شهری که زیر نظر استادکاران و کارگران ماهر سرپرستی و اداره می شوند، مناطق مشهور دیگری، مثل بیرجند، قائنات، کاشمر، طبس و تربت حیدریه به بافت انواع قالیها اشتغال دارند. این مراکز علیرغم برخورداری از وجوه مشترک فرهنگی و داشتن خصلتهای همگون در بافت فرش، خصوصیات ویژه ای نیز دارند که با توجه به آنها فرش هر منطقه را می توان از دیگر مناطق تمیز داد.