قسمت چهارم :فرش کاشان مهد فرش ایران
حال که دانستیم فرش بافی ایران قدیمی تر از حد تصور است و طبق قرائن تاریخی به طور حتم قالیبافی در دوره ساسانیان رونق داشته داشته است و همچنین تاثیر سلجوقیان و مغولان را دوره کردیم به فرش کاشان نیز می رسیم که مهد فرشبافی ایران است.
تاریخچه برخی آثار مکشوفه از تپه های باستانی غرب کاشان یعنی سیلک بیانگر این نکته اند که مقارن حکومت حمورابی در بین النهرین این منطقه مقر قبایل کاسویا کاشو بوده که بعدا به کاسیان و کاشیان و بلاخره به کاشان مبدل شد است.
با دقت در متون تاریخی وسفرنامه های جهانگردان نشانه های بسیاری از سوابق تاریخی به عنوان تولید کننده پارچه ی گرانبها بدست می آید.امروزه بافندگان کاشان را می باید وارث بافندگان پارچه و منسوجات گلابتون و انواع مخمل یا اطلسد دوزی و تافته هایی دانست که سالها با نام پارچه های هرمزی نام ایران را در دورترین نقاط دنیا بر سر زبانها جاری می ساختند.
بدیهی است حتی پیش ازآنکه مارکوپولو در مسافرتش به ایران در قرن هفتم هجری توجهش بدین منسوجات جلب شود بافندگان کاشانی به این حرفه اشتغال می ورزیده اند. شوالیه شاردن در ذکر مسافرتش درباره کاشان چنین میگوید:
در هیچ نقطه ای از ایران پیش از این شهر و اطراف آن اطلس و مخمل تافته وحریر موجدار ورزیده ساده وگلدار و یا ابریشم مخلوط به زر و سیم بافته نمی شود.
آثار و تاریخ فرش بافی کاشان
آنتوان شرلی نیز به همین نکته معترف است.کارترایت از مبلغین مسیحی نیز که به سال 1600 میلادی به کاشان آمده ضمن ستایش قالیها و قالیچه ها و کاشیها و ظروف چینی را مرکز معاملات این گونه اجناس می داند. مقارن با اوج گیری رنسانس در اروپا، در کاشان عصر صفوی قالیهای تولید میکرد که بخاطر زیبایی افسانه ای شان امروزه موجب شکوه و افتخار موزه ها کلکسیون های بزرگ شخصی می باشند.
نوشته های قرن هفتم و هیجدهم میلادی تصریح میکنند که کاشان مرکز فرشبافی درباری بوده و توسط شاه عباس کبیر بیناد گذاشته شده است و قالیهای ابریشمی نقره باف و زرباف که به نام قالی شاه عباس معروف است به این محل نسبت داده می شود.
کاشان نیز از دایره حوادث و بلایا و تهاجم اقوام ومهاجمان مغول و افغان هیچ گا به دور نبوده است و صنعت فرشبافی در آن پیوسته در دستخوش حوادث بوده است اما متاسفانه بعد از این دوره قالیبافی مانند سایر مناطق از رونق افتاد.صرف نظر از جریانات فوق ربانهای راهیابی ماشینهای نساجی به روستاها پایدار شدن پارچه های گوناگون ماشینی اروپایی و ورود بی رویه آنها برای کاشان نیز کمتر از فتنه مغول نبوده است.در این میان تنها روستاهایی که از تجربیاتی در کار قالیبافی بهرمند بودند به دلایل خاصی آمادگی پذیرش آن را به عنوان رکن اساسی معشیت داشته اند و نقش عمده ای در این زمینه به عهده گرفته اند.
احیاء مجدد قالی بافی در کاشان تا حدود زیادی مرهون فعالیتهای حاج حسن- حاج محمد جعفر اصفهانیان و استاد حسین کاشی و از طرفی به علت بکار افتادن واحد نساجی ماشینی میباشد. که تعدادی از بافندگان منسوجات این شهر را وادار به روی آوردن به قالیبافی نمود.
کاشان با تولیدات قالی که امروزه مایه افتخار موزه ها و مجموعه های خصوصی است نقش بسزایی در تجدید حیات هنری ایران داشته است.درباره هنر فرشبافی در این شهر کافی است یادآور شویم که استاد کار قالی معروف شیخ صفی استاد مقصود کاشانی بوده است.
شهر کاشان به عنوان محور اصلی نقش بسیار مهمی را در ارتباط با دیگر نقاط به عهده دارد. و به واسطه عواملی چند بسیاری از تولیدات مناطق دیگر را جذب بازار خود می نماید.
قالیبافی در کاشان به طور کلی شمال شهرکاشان و حومه نطنز و جوشقان قالی است که گستردگی و وسعت آن حتی تا بعضی از دستانهای گلیایگان محلات اردستان و اصفهان نیز امتداد می یابد.قالی کاشان با طرح و نقشه کاملا متفاوت در کاشان و نطنز و دهات اطراف آنها و قالی جوشقانی با طرح و نقشه خاص محلی در سرتاسر جوشقان بافته میشد.